بسم الله الرحمن الرحیم
هدف پنجم، بیعت نکردن با یزید:
برخی نیز امتناع امام از بیعت را دلیل و هدف قیام حضرت دانستهاند لکن این رأی دو اشکال دارد:
1. همانطوری که ابن عباس و دیگران نیز کم و بیش در سخنان خود بدان اشاره و پیشنهاد میکردند امام میتوانست به یمن یا مناطق دور دست برود تا دست یزید به ایشان نرسیده و بیعت هم نکند و جان خود و خاندان و اصحابش را نیز حفظ کند. امّا از اینکه امام به چنین پیشنهادی اصلاً بها نداد معلوم میشود که هدف ایشان تنها بیعت نکردن نبوده و امام در مقابله با یزید هرگز به این مقدار مخالفت بسنده نمیکرد.
2. باز این پرسش مطرح میشود که بالاخره امام با امتناع خود چه هدف یا اهدافی را دنبال میکرد و چرا نمیخواست بیعت کند. اینجاست که کم کم معلوم میشود این امتناع از بیعت مقدمه است برای هدف عالی و برتری که امام در نظر داشتند لذا اینکه هدف اصلی امام را به تنهائی از بیعت بدانیم مخدوش است. شاید بتوان هدف بزرگ و نهائی امام را «افشاگری و نفاق زدائی» از حاکمین و مردمی که کورکورانه طبق مذاق آنها رفتار میکردند، دانست که نتیجهی آن نجات اسلام و قرآن و مسلمانان بود. فشرده بیان این دیدگاه اینکه: تاریخ گواه است که پس از تسلط مروان بر عثمان حکومت اسلام، توسط جبههی نفاق اشغال شد و به دست بنی امیه افتاد و سپس با شهادت امام علی و مظلومیت امام مجتبی معاویه یکه تاز میدان شد و هدف او نابود کردن اسم «محمّد» و فنای محتوای دین بود. کما اینکه تاریخ با ذکر داستانها و همچنین تحلیل هائی به این هدف شوم معاویه اذعان دارد (19).حال علاوه بر اینکه مردم معاویه و یزید را فاسق و فاجر نمیدانستند بلکه کار به جائی رسیده بود که به آنها لقب خلیفه الله، امیرالمؤمنین، و ... نیز میدادند و اگر امام حسین علیه اینان قیام نمیکرد امروزه ما و همهی مسلمانان دیگر معاویه و یزید را خلیفه خدا در روی زمین میپنداشتیم و قرآن و سنّت پیامبر عظیم الشأن را با رسم و رسوم آنها تطبیق داده و تفسیر میکردیم (20).
مراحل قیام امام در راستای هدف عالیة الهی او:
اولین گام بیعت نکردن بود و تا آخر هم امتناع کرد تا شهید شد.
گام دوم اعلام اعتراض حضرت به مردم بود، که امام با خروج از مدینه و توقف چند ماهه در مکه به صورت گسترده و به حدّ کافی این اعلام را انجام داد و پیام خود را در ایندو شهر مهم به همه ابلاغ نمود. پس از ایندو شهر کوفه مناسبترین و مهمترین شهری بود که مردمان دینداری به ویژه شیعیان در آنجا سکونت داشتند و بهتر از همه میتوانستند حرف و رأی امام را بفهمند و گذشت زمان نشان داد که مردم عراق همراه با تأسف و سوگمندانه گر چه دیر امّا زودتر از همهی شهرهای دیگر پیام حضرت را فهمیدند. قیام توابین و مختار ثقفی و بعدها قیام قیام زید بن علی بن الحسین و ... همه گواه این بیداری است. گام بعدی امام ابلاغ پیام خود حتی به مردم بادیه نشین و عشایر در مسیر مدینه به عراق بود که خطری که اسلام را از سوی یزید و بنی امیه تهدید میکرد با سخنرانیهای مستدل و رسای خود توضیح داد و بالاخره امام در کربلا آخرین و بلندترین قدم را در رسوا سازی حزب نفاق برداشت که در این گام بیشترین سهم را در همرامی امام حسین پس از بنی هاشم کوفیان داشتند زیرا بیشترین شهدای کربلا غیر از بنی هاشم از میان مردم عراق و کوفه بودند.